مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:24750 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:25

چگونه انسان مي تواندبه خدا نزديكتر شود؟
دوست عزيز : براي آنكه ما هرلحظه به خداي مهربان نزديك تر شويم بهترين راه اينست كه مراقب خود باشيم تا دچار خطا وگناه نشويم زيرا علت عمده دوري انسان از خداگناه وچيزهايي است كه خداوند ما را از انجام آنها برحذر داشته است.
حال براي آنكه دچار گناه ود رنتيجه دوري از خدا نشويم راههايي را به شما پيشنهاد مي كنيم كه اميدواريم با به كاربستن آنها همه ما روز بروز به خداي مهربان نزديك تر شويم . يكي از مواردي كه باعث ميشود انسان وسوسه گناه را از خود دور كند ياد خداوند است يعني توجه به مراقبت دائمي خداوند وحضور او در همه حال وهمه جا . خداوند خود اين اخطار را به انسان ميدهد كه : « اناربك المرصاد » (1) پروردگار تو در كمينگاه است وتو در محضر خداي بزرگ است كه به عمل ناپسندي دست مي زني ، چگونه است كه اگر ديگران حاضر بودندشرمنده مي شدي ودر محضر آنان خطايي از تو سر نمي زند اما در محضر خداي بزرگ كه حاكم وفرمانرواي مطلق اين دنياو دنياي ديگر است مرتكب اعمال زشت وناپسند مي شوي ؟!
واينست كه در دعاي ابوحمزه ثمالي مي خوانيم : خدايا من در لحظه اي به تو رو آورم كه سزاوار حتي شنيدن تو نيستم
« مِن غير استحقاق لا ستماعك منّي ولا استيجاب لعفوك عنّي »
من سزاوار اينكه از من بشنوي ويا از من بگذري نيستم.
خدا ! من كسي هستم كه اگر كودكي از وضعفم وگناهم مطلع مي شد كنارمي كشيدم وخودداري مي كردم اما نه به اين خاطر بود كه ترا كوچك كنم وتو در نظر من خوار باشي وپست باشي وبرايم ارزشي نداشته باشي
« لا لِانّك اهون الناظر مِن اِليّ واخف المطلعين عليّ بل لانّك يا ربِّ خيرالساترين وارحم الراحمين »
بلكه به اين خاطر كه تو را مرا مي پوشاني ومرا مفتضح نمي كني ورسوا نمي سازي تا شايد بااين كرامت ولطف تو ادب شوم وبه راه بيايم اما ديگران رسوا مي كنند واينست كه ار آنها حساب مي برم ولي برتو مي شورم . (2)
از موارد ديگري كه باعث ميشود انسان به طرف گناه نرود وميل به گناه در انسان كم رنگ شود دوستي با انسانهاي پاك سرشت والهي است چراكه اعمال ورفتار آنها در انسان تأثير گذاشته وانسان به صـــــراط مستقيم هدايت مي كند در حديث است كه : « پيش از آنـــكه درباره راه بپرسي درباره رفيق راه بپرس و پيش از آنكه انتخاب كني در باره همسايه بپرس .
تو اول بگو باكيان دوستي پس آنكه بگويم كه تو كيستي
سخن امام اين هشدار را مي دهد كه انسانها بايد در انتخاب دوست نهايت دقت را داشته باشند چرا كه دوست نادان وفاسد از دشمن نيز ضرر بيشتري به انسان مي زند.
دشمن دانا كه غم جان بود بهتر از آن دوست كه نادان بود
اما در عوض دوستي ومجالست با انسانهاي الهي وباايمان ومتعهد تأثير بسيار خوبي برانسان گذاشته وضامن سعادت وخوشبختي او ميشود در روايات نيز آمده است باكسي دوستي كنيد كه با نگاه كردن به او به ياد خداوند بيفتد.
در دعاي ابوحمزه ثمالي يكي از علل اينكه شخص نمي تواند باخداوند ارتباط خوبي برقرار كند ودعا ونيايش خوبي داشته باشد را عدم مجالست و دوستي بااهل علم الهي مي داند و مي گويد : « او لعلك فقدتني من مجالس العلما فخدلتني »
شايد مرا در نشست ومجلس علمايي كه خودشان وترا و راهشان و كارشان را شناخته بودند وبه خشيت تو رسيده بودند. شايد مرا در كنار آنها نديدي واين بود كه رهايم كردي. چون آنها كه در راه با رفيقي نباشند طعمه شيطان مي شوند و آنها كه همراه عالمي نباشند بت جاهلها ميگردند.و در ادامه مي فرمايد :
« او لعلك رايتني آلف مجالس البطالين فبيني وبينهم خلّيتني »
شايد تو ديدي كه من با بطالها كه فقط حرف مي زنند وفقط با حرفها وقت را پر مي كنند الفت گرفته ام وبه حرف زدنها قانع شده ام وبه نقالي پرداخته ام پس تو كنار كشيدي ومرابا آنها گذاشتي . (4)
و از ديگر عوامل بازدارنده از معصيت كه در اينجا به عنوان آخرين عامل به آن اشاره مي كنيم اينست كه « بخاطر آوريم كه تمام اعضاء و جوارح ما از نعمت هاي الهي هستند كه خداوند مهربان آنها را براي رشد وسعادت ما به ما داده است اما ما باارتكاب گناه تمام نعمتهايي راكه خداوند بالطف خود به ما بخشيده است را تباه مي كنيم.
در روايت است كه « اگر حتي خداوند بندگانش را از نافرماني كردن وگناه نكردن نترسانيده بود( آثار بد دنيوي واخروي) بازهم واجب بود كه انسان مرتكب هيچ گناهي نشود تا به اين وسيله در برابر نعمتهاي او سپاسگزاري كرده باشد. (5)
دوست عزيزم ! كسي را درنظر بگيركه ميخواهد برخلاف فرمان خداوند مرتكب گناه شود وبطور مثال دست به دزدي بزند تمام اعضاءبدن آن شخص بايد وظايف خود را باتمام نيرويي كه دارند انجام دهند ، تا او توانايي انجام چنين گناهي را داشته باشد . ششهاي او بايد به طور مرتب هواي تازه را به خود بگيرند تا اونفس بكشد و زنده بماند قلبش به طور منظم در حال تپيدن باشد تا خون به تمام پيكرش برسد و او را زنده نگه دارد چشمهايش بايد توانايي ديدن داشته باشند تا او خود را ببيند پاهايش بايد قادر به حركت و قدم برداشتن باشند تا اودر مسيري كه با چشمش مي بيند پيش برود گو شهايش بايد توانائي شنيدن داشته باشند تا او درها را باز كند و اشياءرا بردارد مغزش بايد كار خود را انجام دهد تا سباير اعضاءبدنش ازآن فرمان بگيرند ووظايف خود را اجرا كنند و اگر يكي از اين اعضاء يعني يكي از اين نعمتهايي كه خداوند به انسان داده است كار خود را به درستي انجام ندهد شخصي گنهكار قادر به انجام گناه نخواهد بود . پس مي بيني كه گنهكار براي آنكه در برابر خداوند مرتكب گناه و نافرماني شود از همان امكانات و نيروهاي استفاده مي كند كه خداوند آنها را براي انجام كارهاي درست و نيك به او داده است به اين ترتيب آيا شخصي گنهكار با انجام هر كدام از گناهان خود نعمتها و نيروهايي را كه خداوند به او داده تباه و حرام نمي كند (6)
واي بر من و به رسوائيم در صفحه هستي در اين لوح منظم من با دست نعمتها نقش گناهانم را كشيدم و با لطف تو خودم را به قهر به رنج بستم . (7)
منابع و مأخذ
1- قرآن كريم ، مباركه فجر آيه 14
2- مروري بر دعاي ابو حمزه ثمالي ، بشنو از من ، نوشته عين صاد س 70
3- نهج البلاغه حضرت علي ( ع ) نامه 31
4- مروري بر دعاي ابو حمزه ثمالي بشنو از من نوشته عين صاد ، ص 100 ، 100
5- نهج البلاغه حضرت علي ( ع ) . ح 290
6- پندهاي كوتاه از نهج البلاغه هيئت تحرير يه بنياد نهج البلاغه ص 13 ، 15
7- مروري بر دعاي ابو حمزه ثمالي ، بشنو ازمن ، نوشته عين صاد ، ص 112

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.